مقدمه
اگر جامعهای که در آن زندگی میکنیم با قانونی به نام دین اداره نشود و اگر رهبری در رأس آن نباشد، دچار هرج و مرج شده و در آن ارزشها از ضد ارزشها شناخته نخواهد شد و اگر بخواهیم خوشبینانه به آن جامعه بنگریم، همانند جوامع کنونی غربی یا شرقی خواهد بود که ظاهری آراسته و باطنی از هم گسیخته خواهد داشت. از شخص مطلع و با سوادی که سالی چند بار برای کارهایش به مهد ادعای تمدن در دنیا یعنی آمریکا سفر میکند،خواستم غرب و زندگی غربی را در یک جمله تعریف کند، گفت: بهشتی است پر از دوزخی!!
آری، دیاری است پر از انسانهای اتو کشیده و ادکلن زده، پر از حرفهای زیبا همچون جمله «حقوق بشر»، دنیایی است پر از زرق و برق و نور ظاهری و آبشار و تفریحگاه، پر از زنان زیبا اما با زیباییهای مصنوعی، پر از عالمان عاریهای که علم و دانش را از اینجا و آنجا به غارت بردهاند، پر از کتاب و کتابخانههایی که علوم دیگران را با نام خودشان ترجمه چاپ میکنند، علم از جای دیگری است و فخر فروشیاش از آنان، خانههای زیبایی همچون محل زندگی صهیونیستها، لکن در زمین غصبی از فلسطینیها، دارای بیشترین جرم و جنایت در زندانهای ابوقریب و گوانتانامو، دارای رکورد هر دقیقه چند قتل و چند تجاوز و چندین هزار فقره دزدیهای کلان و بالاخره دیاری است پر از لوازم آسایش اما بدون آرامش، نه امیدی به قیامت و نه نوید آمدن موعود آخر الزمان، با کتابهای آسمانی دست خورده و تحریف شده، با عباداتی فرمی و خشک و بیمحتوا مانند حضور هر یکشنبه یا شنبه در کلیسا یا کنیسه آن هم چند دقیقه و بدون هیچ اثر سازنده و پرستشی که فطرت و جان هیچ بنی بشری با آن آرام نمیگیرد و هیچ اخلاقی در آن تدریس نمیشود و با دلخوشی خرید و فروش بهشت توسط پاپ!!
اینهااندکی ازتوصیف دنیای چشمنواز غرب است که هرگز فطرتهای خداجوی حقیقت طلب را اشباع و ارضاء نمیکند.
اما جامعه دینی، همان جامعهای که وعده خداست و از زبان فرستادگان خدا برای سعادت بشر بوده و به عنوان آخرین دین آسمانی در آخرین زمان و بر زبان آخرین فرستاده او با تعالیمی مبتنی بر وحی و با اداره عقل سلیم و با قوانینی که با طبع سالم بشری سازگار است آمده و قرآن که کتاب این جامعه است از گذشته و حال و آینده خبر میدهد، یعنی هم تاریخ دارد و هم تکلیف امروز بشر را میگوید و هم آینده و سرنوشت انسان را بازگو میکند و فصلالخطاب همه حرفها و مگرها میباشد و فرا راه بشر قرار گرفته است.
انسانها در جامعه دینی هیچگاه احساس پوچی و بیخودی نمیکنند، زیرا خود را بیصاحب نمیدانند و نوید «انّا لله» دارند و هرگز به آینده بدبین نیستند زیرا مقصدشان با «الیه راجعون» روشن است و هرگز زندگی را بیهدف نمیدانند چرا که انبیاء و اولیاء راهنمایان صادقو راه بلد آنهایند.
این کتاب مجموعهای است که پس از کتاب «خانواده دینی»، در خصوص «جامعه دینی» و پس از ایراد در خطبههای نماز جمعه و بررسیهای بعدی به چاپ رسیده و امید است مورد استفاده باشد و صاحب نظران ما را از ارائه نظرات مفیدشان محروم ننمایند.
در پایان لازم است از جانباز محترم فرهنگی جناب آقای حاج علی اکبر شمشیری که زحماتی برای آماده سازی این کتاب متحمل شدند و از آقای سید مصطفی موسوی بابت ویرایش متن، تقدیر و تشکر نماییم.
سید حسن موسوی خراسانی
نسخه pdf کتابjameeh dini